ارتقای سلامتی در جوامع مختلف
Health Promotion ( ارتقاء سلامتی ) یک موضوع جدید بوده و هنوز بطور کامل آنطور که باید پذیرفته نشده است . اگر چه افزایش دوره های آکادمیک نشان دهنده این است که این موضوع بتدریج جای خود را باز می یابد و روز به روز توسعه بیشتری پیدا می کند .
با نگاهی به آمار و ارقام در می یابیم که در اکثر کشورها . امروزه ، الگوی بیماری تغییر یافته است ، به گونه ای که بیماریهای عفونی و مرگ و میر کودکان و مادران کاهش یافته است و در مقابل مرگهایی که در کشورهای توسعه یافته روی می دهند به دلیل مشکلات مربوط به شیوه زندگی (Life style ) بوده که می توان از بسیاری از این مرگها از طریق افزایش کیفیت زندگی quailty of life پیشگیری نمود . اگر ما بتوانیم به افراد کمک نماییم که ورزش منظم کرده . غذای مغذی بخورند ، نحوه مقابله با استرس را فرا بگیرند و شبکه های اجتماعی ( Social network ) را گسترش داده و شرایط اقتصادی را بهبود بخشیم ، ارزشهای زندگی را برای افراد آشکار سازیم ، می توانیم آنها در راه رسیدن به سلامتی یاری نماییم و بدین ترتیب توجه به سوی رفتار فردی جلب گردیده و رفتار فردی به عنوان علت اولیه بسیاری از بیماریهای جدید ( Modern disease ) در نظر گرفته شده و در حقیقت با تغییر مفاهیم بیماری ، سلامت ، Health promotion از پشت صحنه نیازهای سلامتی و بهداشت ، پا به عرصه حضور گذاشت .
قبل از دوره رنسانس ، سلامتی و رفاه بطور ضمنی با مذهب در ارتباط بودند ، بیماری اغلب به عنوان پیامد اشتباهی در زندگی و یا تخلف از تابوهای اجتماعی
( Social taboos ) محسوب می شد ، به هر حال دوره های پزشکی اروپا
( Hippocratic Bc 600 Medicine تا AD200 و AD 1500 modern tradition تا زمان حال ) هر یک با گشودن قید بندهای خود از ریشه های مذهبی که در ابتدا به عنوان منبع آنها پذیرفته شده بودند ، به قدرت دست یافتند .
health promotion در پیوند با Hippocratic medicine شکل گرفت ولی نه تحت همان نام در حقیقت عبارت H.P ( از این به بعد به جای عبارت Health promotion مخفف.H.P بکار می رود) از 1973 مطرح گردید (در معنایی که اخیراً استفاده می شود). در همین راستا می توان از بیانیه Mare Lalonde ( 1974 ) وزیر بهداشت و رفاه کانادا نامه برد . که چشم اندازی جدید به روی بهداشت و سلامتی کانادا باز نمود .
بیانیه فوق الذکر ، بیانیه ای مهم است ، چرا که نه تنها عجیب و نادر می باشد که وزیری نظرات خود را بدینگونه انتشار دهد بلکه وی در این بیانیه علتهای ضعف سلامتی را به گونه ای اساسی به منابع non – medical استناد داد و چهار علت زیر را مشخص نمود:
وی مفاهیمی شجاعانه را مطرح نمود که اثر خودش را هم داشت ، بطوریکه دولت امریکا به تغییر سیاست رایج خود از درمان بیماری به پیشگیری رای داد . دیدگاه Lalonde دیدگاهی عملکردی ( functional ) از سلامتی بود ، که در آن اجزاء رفتار انسانی ، محیط ، شیوه زندگی ( life style ) و سازمانهای مراقبت کننده بهداشتی
( سازمانهای خدمات بهداشتی ) مد نظر قرار گرفته بودند . یکی از جنبه های مهم سلامت در دیدگاه وی طرح شیوه زندگی ( life style ) به عنوان یکی از تعیین کنندههای مهم سلامت بود .
Lalonde سلامت را موضوعی Subjective دانست و آن را به گونه ای holistic
( کلیت ) معرفی نمود که ترکیبی از مسئولیت افراد در محیط اطراف می باشد . این دیدگاه مشابه تعریف اخیر WHO است که از علتها و دیدگاههای بیولوژیک سلامتی به عنوان اجتماعی ( Social ) و کلیت ( holistic ) آن حرکت نموده است . ا ز طرف دیگر دیدگاه WHO , Lalonde را برانگیخت تا کنفرانس مشهور Alma Ata را برگزار نماید که به بیانیه آلما آتا منجر گردید ( Health for all = HFA / 2000 سلامتی برای همه ( WHO / 1977 ) که اساسی برای H.P. شد و بعد از آن نیز کنفرانس H.P.
( November 1986 ) در Ottawa با شرکت 200 نماینده از 38 ملیت برگزار گردید . در این کنفرانس بحثها بر اساس نیازهای کشورهای صنعتی بود که با در نظر گرفته مشابهات به دیگر نواحی تعمیم داده شده . تا این زمان توافقی جدی در زمینه تعریف H.P. وجود نداشت اما منشور اوتاوا که نتیجه کنفرانس اوتاوا بود تعریفی ازارائه داد که مورد قبول همگان واقع گردید ( بر اساس اصول Primary Health care = PHC در کنفرانس آلماآتا ) . بنابراین می توان نتیجه گرفت که منطق ارائه استراتژی برای سلامتی از فعالیهای WHO نشأت گرفته است ، در حقیقت WHO حرکتی اساسی از مدل پزشکی (Medical ) مراقبتهای بهداشتی به سمت مفهوم چند نظامنامه ای ( Multdisciplinary ) ارتقاء سلامتی ( H.P. ) آغاز کرده و بدین ترتیب H.P. که از دوران رویایی ( embryonic ) خود در اواخر دهه 1960 ، به سرعت در ربع آخر قرن بیستم بالغ شد ، نمونه ای از انحراف از تأکید فردی بر مشکلات پزشکی به دیدگاه ساختاری وسیع تر بود که شامل مد نظر قرار دادن معیارهای محیطی اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و قانونی برای ارتقاء سلامتی می باشد . درحقیقت H.P. سلامتی را به عنوان رویدادی درون یک سیستم پیچیده از متغیرها آمیخته با فاکتورهای روانشناختی و biomedical فردی را درون یک مفهوم محیطی و Socio – ecological درنظر گرفت.
کمتر از نصف قرن پیش ، H.P. چیزی بیشتر از آموزش بهداشت ( Health education ) معنی نمی داد ، ولی این مفهوم رشد و بالغ گردید و به حرفه ای جدید تبدیل شده آنچه ما امروزه به عنوان H.P. می شناسیم ، شامل فعالیتهایی از قبیل سیاستهای بهداشتی که هدفشان بهبود سلامتی است ، مداخلات کلینیکی با هدف جلوگیری از بیماری آموزش با هدف قادر سازی مردم برای کنترل سلامتی خود در تعدادی از ملاحظات با هدف تقویت جوامع و افزایش اهمیت اجتماع است . تمام این فعالیتها به شکلی بسیار مناسب در تعریف منشور Ottawa ارائه گردیده است .
منشور اوتارا ( Ottawa charter / WHO / 1986 ) بطور وسیع به عنوان چهارچوبی برای H.P. جدید و تعریف اساسی آن پذیرفته شده است . از این دیدگاه H.P. عبارت است از :
و به پنج مفهوم ( Concept ) مختلف H.P. تأکید می نماید از طریق :
سیاستهای بهداشت عمومی health public policy
مشارکت جامعه community participation
توسعه مهارتهای فردی personal skills development
re-oriented health services and the creation of supportive environment .
عده ای بر این عقیده اند که این تعریف قلمرو فعالیت H.P. را گسترده کرده و هدف آنرا نشان می دهد . به هر حال این موضوع ممکن است توسط ادارات ، سازمانها و یا سیاستمداران که سیاستهای H.P. را در کشور پایه ریزی می نمایند ، کاملاً نادیده انگاشته شود . البته از آنجا که این تعریف قدرت کنترل سلامتی را از سازمانها به مردم منتقل می نماید ، سیاسمتداران نمی توانند آن را به طور کامل طرد نمایند . لیکن از طریق سهل انگاری و نادیده انگاشتن آن می توانند در برابر آن مقاومت نمایند .
از طرف دیگر این تعریف تا حدودی دارای ایهام نیز می باشد که در ارتباط با ایهام تعریف سلامت می باشد همچنین H.p. یکی از اولین اقدامات مهم در مداخله دادن نظامهای مختلف ( interdisciplinery همراه با public health ) در سلامتی است و به نظر می رسد که بطور اساسی از غلبه medicine رها شده است ، در حالیکه medicine سهم خود را در H.P.. دارد ، اما انگیزه اصـلی آن medicine یا medical model نیست .